صفر تا صد علم اقتصاد و رشته اقتصاد

علم اقتصاد همانند سایر علوم جامعه از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است. اقتصاد به طور مستقیم و غیر مستقیم با مدیریت مالی، برنامه ریزی مالی، مدیریت منابع پول، مدیریت بانک ها، بودجه بندی مالی و بسیاری دیگر در این حوزه در ارتباط است.

اقتصاد آفرین

همه ما عبارت اقتصاد و مدیریت اقتصادی را بارها شنیده ایم و آن را در زندگی روزمره خود به کار برده ایم. حتی خانواده ها اگر هیچ اطلاعی راجع به تعریف اقتصاد نداشته باشند، به نوعی در حال اجرای یک برنامه اقتصادی برای مدیریت هزینه های خود هستند. به طور خواسته یا ناخواسته، همه مردم با اقتصاد سر و کار دارند. این علم کاربردی، جزئی جدایی ناپذیر از دولت ‌ها و ملت ‌ها است.

شاید بهتر باشد برای توضیح بهتر علم اقتصاد و ورود به شاخه ها و زیرشاخه های مهم آن در ابتدای بحث یک تعریف کلی و مهم از اقتصاد ارائه دهیم و اهداف جزئی و کلی اقتصاد را نیز عنوان کنیم.

سرفصل عناوینی که در این مطلب در مورد آن ها صحبت میکنیم به صورت زیر است:

· تعریف علم اقتصاد

· شاخه های علم اقتصاد

· هدف از علم اقتصاد چیست؟

· مفاهیم اساسی و اصول اقتصاد چیست؟

· اقتصاددان چه کسی است؟

· آشنایی با رشته ها و گرایش های اقتصاد برای تحصیل در دانشگاه

· آینده شغلی رشته اقتصاد چگونه است؟

· بهترین دانشگاه های جهان برای تحصیل در علم اقتصاد

· معروفترین و بزرگترین اقتصاددانان جهان

· جمع بندی و نتیجه گیری

تعریف علم اقتصاد

علم اقتصاد به دانش تخصصی گفته می شود که بر اساس آن، دولت ها ملت ها و تمام افراد، در مورد مدیریت منابع موجود تصمیم گیری می کنند تا بتوانند نیازهای نامحدود خود را برطرف کنند. بر اساس همین تعریف، اقتصاد به دو گروه “اقتصاد خُرد” و “اقتصاد کلان” دسته‌بندی می‌شود.

همان طور که از این تعریف می‌توان متوجه شد، اقتصاد کلان، منابعی را تحت پوشش قرار می دهد که به کلیات می پردازد و حوزه های گسترده تری را شامل می‌شود. در مقابل، اقتصاد خرد به منابع جزئی تر و محدودتر و منابعی که با مصرف کنندگان مرتبط است، اختصاص پیدا می‌کند.

دیدگاه جهان و دانشمندان نسبت به علم اقتصاد، متفاوت است. صاحب نظران مختلف از سراسر جهان، رشته ها و زیر شاخه های مختلف مربوط به اقتصاد را بارها و بارها تجزیه و تحلیل کرده اند. نظریه پردازان، صحبت ها و سخنان مختلفی را منتشر کرده‌اند که هر کدام، اقتصاد را با سایر علوم مرتبط با جامعه پیوند داده است.

برخی از نظریه‌پردازان و صاحب‌نظران معتقدند علم اقتصاد با سیاست مرتبط است و از آن جدایی پذیر نیست. برخی دیگر بر این عقیده هستند که صنعت و اقتصاد با هم در ارتباط اند و در حقیقت، اثر مستقیم بر یکدیگر دارند. ردپای علوم اجتماعی را نیز در بررسی هایی که در مورد علوم اقتصادی عنوان شده است، به نوعی می توان پیدا کرد.

به عنوان آخرین قسمت در تعریف علم اقتصاد شاید بهتر باشد اقتصاد را با ثروت و منابع مالی مرتبط سازیم. با تکیه بر مفاهیم و اصول اقتصاد، مدیریت منابع کشورها راحت تر انجام می شود. در این مفاهیم، معیارهای مختلفی عنوان شده و مورد بررسی قرار می گیرد که در جایگاه خود حائز اهمیت هستند.

در قسمت های بعدی با مفاهیم اساسی اقتصاد، راه‌های اصلی و زیر شاخه های آن بیشتر آشنا می شویم. همچنین تصمیم داریم به معرفی رشته ها و گرایش های اقتصاد در دانشگاه در مقاطع مختلف کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری بپردازیم. در پایان بحث، درباره آینده شغلی رشته اقتصاد صحبت می کنیم و سپس چند تن از معروف ترین اقتصاددان های جهان را نیز معرفی خواهیم نمود.

شاخه های علم اقتصاد

همانند هر علم دیگری که می شناسیم، علم اقتصاد هم در برگیرنده شاخه های اصلی و زیر شاخه های فرعی است. در قسمت قبلی به دو دسته بندی کلی اقتصاد یعنی اقتصاد خرد و اقتصاد کلان اشاره کرده‌ایم. تمام زیر شاخه ها با این دو دسته بندی کلی در ارتباط هستند.

در تمام زیر شاخه های اصلی و فرعی، مواردی نظیر تورم، رشد اقتصادی، سیاست های مالی، ثروت، برنامه ریزی پول و ارز، هنجارهای اقتصادی و موارد مشابه مورد بررسی قرار می گیرند. هر یک تعریف بخصوصی دارند و به عنوان یک رشته مجزا، جایگاه شناخته شده ای در جامعه دارند.

اگر بخواهیم شاخه‌های علم اقتصاد را در عبارت ها و کلمات معرفی کنیم، به صورت زیر در منابع مختلف عنوان شده است:

· اقتصاد خرد

· اقتصاد کلان

· اقتصاد مقاومتی

· اقتصاد اثباتی

· اقتصاد هنجاری

· اقتصاد رفتاری

· اقتصاد عقلانی

· سیاست پولی و مالی

· اقتصاد محیط زیست

· اقتصاد کشاورزی

· اقتصاد سیاسی

· اقتصاد صنعتی

· اقتصاد منابع طبیعی

· اقتصاد انرژی

· اقتصاد شهری

· مدیریت اقتصاد

· اقتصاد رسانه‌ای

· اقتصاد بین الملل

· اقتصاد بخش عمومی

· اقتصاد بخش خصوصی

· فلسفه اقتصاد

· اقتصاد نظری

· اقتصاد سلامت

· اقتصاد جمعیت

· اقتصاد رفاه

· انواع مکتب های اقتصاد

هر کدام از زیر شاخه های علم اقتصاد که در قسمت بالا توضیح داده شد در جایگاه خود، یک علم بزرگ محسوب می‌شود و افراد صاحب نظر زیادی در جهان به آنها تسلط دارند.

از آنجایی که اقتصاد، بسیار منحصر به فرد است و برنامه‌های مدیریتی آن از اهمیت زیادی برخوردار است، ضرورت دارد که هر یک از این رشته ها و زیر شاخه ها به عنوان یک علم مجزا تلقی شود. مثلاً اگر فردی در حوزه اقتصاد بین الملل به تجربه و دانش تخصصی دست یافته است، بهتر است در همان گروه، تحقیقات خود را توسعه دهد. در همین راستا فردی که به اقتصاد محیط زیست و منابع طبیعی تسلط دارد، پیشنهاد می‌شود که به اقتصاد سیاسی یا اقتصاد آموزش و پرورش راه نداشته باشد.

منظور از صحبت های فوق این است که توسعه دانش تخصصی در هر کدام از این شاخه های علم اقتصاد تاثیراتی بسیار مطلوب‌تر دارند؛ این در حالی است که اگر فردی در تعداد بیشتری زیر شاخه به تخصص برسد، اگر چه یک امتیاز است اما ممکن است از عهده پرداختن به تمام جزئیات در یک حوزه به نحو مطلوب بر نیاید!

هدف از علم اقتصاد چیست؟

آیا تاکنون به این مسئله فکر کرده اید که هدف از علم اقتصاد چیست و دقیقاً اقتصاددانان به دنبال چه چیزی هستند؟

شاید بارها در منابع مختلف منابع خبری، مواردی را خوانده باشید که به انواع اقتصاد و اهمیت آن در مدیریت مالی کشور اشاره داشته است؛ شاید هم صحبت های زیادی را از متخصصان اقتصاد شنیده‌اید؛ اما در واقع به دلیل آنکه هیچ تجربه و تخصصی در این حوزه نداشته اید، همواره این سوال برای شما ایجاد شده که اقتصاددانان به دنبال چه چیزی هستند و چه هدفی را دنبال می کنند….!

پرداختن به جوانب مثبت و منفی علم اقتصاد و شاخه های اصلی و فرعی آن در حقیقت به کشورها کمک می کند با یک برنامه دقیق تر، از منابع موجود خود استفاده کنند. همه ما می دانیم که نیازهای بشریت، نامحدود است اما منابعی که در دسترس قرار دارند بسیار محدود می باشد و برخی از آنها در مدت کوتاه از بین می روند؛ چه بسا انرژی های تجدید ناپذیر که جزو منابع انرژی هستند، در معرض نابودی قرار دارند.

گرایش و رشته اقتصاد انرژی به کمک این منابع می‌آید و با مدیریت صحیح فرصتی را فراهم می کند که تامین انرژی از منابعی دیگر انجام شود تا نیاز جوامع را برطرف کند.

این تعریف، تنها یک اهمیت از علم اقتصاد است که هدف پرداختن به این دانش تخصصی را مشخص می‌کند. هدف از اجرای برنامه های مدیریتی در حوزه اقتصاد این است که فعالیت ها به سمتی تغییر پیدا کنند که در راستای حفظ ارزش‌های یک جامعه، منابع در مسیر صحیح هدایت شود.

تمام افرادی که به نوعی وارد یکی از رشته ها و گرایش های اقتصاد در در دانشگاه و مقاطع بالاتر می شوند به این موضوعات علاقه دارند و با ذهن باز در حوزه مدیریت مالی و مدیریت منابع می توانند کنترل بخشی از جامعه را به دست بگیرند. به عبارت کلی می توان گفت که با تکیه بر مفاهیم اصلی اقتصاد، تامین منابع برای زندگی راحت تر خواهد بود.

مفاهیم اساسی و اصول اقتصاد چیست؟

علاوه بر زیر شاخه ها و شاخه هایی که درباره علم اقتصاد در قسمت قبلی معرفی کردیم، برخی دیگر از مفاهیم و اصول اولیه در اقتصاد تعریف می شوند. همان عبارت ها به عنوان مفاهیم اقتصاد قابل توجه هستند اما در این قسمت این مفاهیم را به صورت تخصصی تر بررسی می کنیم.

· اقتصاد خرد چیست؟

یکی از مهمترین مفاهیم اساسی در علم اقتصاد، تعریف اقتصاد خرد است. همانطور که از نام این واژه می توان فهمید تمام مواردی را که به بخش های جزئی و واحدهای کوچک در جامعه مرتبط می شود به اقتصاد خرد نسبت داده‌اند.

بنگاه‌های اقتصادی کوچک، بررسی رفتار واحدهای اقتصادی که در مقیاس محدود و کم حجم فعالیت می‌کنند و همچنین مصرف‌کنندگان، در گروه اقتصاد خرد قرار می‌گیرند. مهمترین هدف اقتصاد خرد، برقراری یک ارتباط حساب شده بین منابع مالی کشور و ارائه کالاها و خدمات مختلف در جامعه است.

بر اساس تئوری اقتصاد خرد می توان کسب و کارها را تجزیه و تحلیل کرد؛ بازار رقابتی برای کالا و خدمات تعریف کرد؛ شکست بازار را مورد بررسی قرار داد و سپس استراتژی هایی را معرفی کرد که به رشد بهتر واحدهای تولیدی و اقتصادی کمک می کند.

تجزیه و تحلیل بازار هدف و بازار مصرف کنندگان برای تمام کالاها و خدمات در علم اقتصاد خرد تعریف می شوند. فاکتورها و معیارهایی که در اقتصاد خرد بررسی می‌شوند، محدودتر و ساده تر هستند.

· اقتصاد کلان چیست؟

اقتصاد کلان، بخش بزرگ تری از علم اقتصاد را در بر می‌گیرد و در واقع متغیرهای بیشتری را مورد مطالعه قرار می‌دهد. در اقتصاد کلان، تمام بخش های یک کشور از جمله خانواده ها، بنگاه‌های اقتصادی، کارگاه های تولیدی، شرکت ها و سرمایه گذاران داخلی و خارجی جای دارند. هر کدام، تعریف مشخصی دارند و در یک دسته به ‌خصوص قرار می گیرند. نقش هر کدام از این دسته ها در اقتصاد کلان به طور مستقیم در اهداف علم اقتصاد تاثیر گذار است.

· سیاست های اقتصادی چیست؟

یکی دیگر از مفاهیم علم اقتصاد، تعریف سیاست اقتصادی است. سیاست اقتصادی به برنامه هایی گفته می شود که دولت ها و مدیران از آن استفاده می کنند تا بتوانند شرایط اقتصادی کشور را بهبود ببخشند. هر آنچه از نقدینگی کشور، تعیین مالیات، نرخ بهره و غیره می شناسیم، به سیاست اقتصادی مربوط می شود.

نهادها و سازمان های مختلفی در تعیین سیاست اقتصادی کشور دخالت دارند. بانک مرکزی، بانک جهانی، احزاب سیاسی در کشور، صندوق بین المللی پول و مدیریت مبادله ارز در کشور، نمونه‌ای از این نهادها هستند.

· تعریف بازار در علم اقتصاد چیست؟

یکی دیگر از مفاهیم اصلی علم اقتصاد، تعریف انواع بازار است. طبق مطالعاتی که انجام شده، انواع بازار در یک کشور به دسته بندی های مختلفی تقسیم می شود. این دسته بندی ها شامل بازار تولید، بازار مالی، بازار کالا و خدمات دست اول، بازار کالا و خدمات واسطه ای می باشد.

در تعریف این بازارها بسیار اهمیت دارد که مبادله پول کالا و خدمات در چه سطحی انجام می شود. حضور واسطه ها در بازار همیشه و همه جا وجود داشته است و یکی از عوامل تغییر دهنده وضعیت اقتصادی کشور به حساب می‌آید.

· انواع مشکلات اقتصادی چیست؟

یکی دیگر از مفاهیم اصلی که در علم اقتصاد به آن پرداخته می شود با نام مشکلات اقتصادی معرفی شده است. هر گونه مشکل یا چالشی که وضعیت اقتصادی کشورها را با بحران یا تغییرات منفی مواجه کند، مشکل اقتصادی محسوب می‌شود.

برهم خوردن شاخص قیمت ها که آن را به معیار تورم معرفی کرده اند، یکی از این مشکلات مهم است. از دیگر مشکلات اقتصادی می توان به بالا رفتن نرخ بیکاری، بروز بحران اقتصادی، برهم خوردن تعادل در تولید ناخالص داخلی و مختل شدن درآمد داخلی یک کشور نسبت به هزینه ها اشاره کرد.

اقتصاددان چه کسی است؟

اکنون که با مفاهیم مورد نیاز در بررسی علم اقتصاد آشنا شدید، شاید علاقه مند باشید که بدانید اقتصاددان چه کسی است، چه مهارت هایی دارد و در حقیقت در چه حوزه ای به تحصیل و تجربه پرداخته است؛ این موضوع اهمیت دارد که بدانید اقتصاد دان چه وظیفه ای در جامعه دارد. در این قسمت به بررسی پاسخ این سوالات می پردازیم.

اقتصاددان، فردی است که در علم اقتصاد، علوم جامعه شناسی و علوم مالی تحصیل کرده است. یک اقتصاددان با تجربه، توانایی تجزیه و تحلیل مسائل اقتصادی و مالی را دارد و می تواند چندین مفهوم مختلف را در کنار یکدیگر ارزیابی کند. این فرد حرفه ای و با تجربه، دانش بالایی از علم ریاضیات کسب کرده است و به حوزه های این علم نیز آگاه است.

یکی از مهمترین مهارت هایی که اقتصاد دان باید داشته باشد، نگاه دقیق و همه جانبه به وضعیت اقتصادی و وضعیت جامعه است تا بتواند بر آن اساس تصمیم گیری های صحیح انجام دهد. توانایی تجزیه و تحلیل مسائل، توانایی طرح مسئله و حل مسئله، توانایی نظریه پردازی و ارائه الگوهای مرتبط با علوم اقتصادی، مهمترین مهارت هایی است که یک اقتصاددان باید داشته باشد.

الزاماً اقتصاد دان نباید استعدادهای فوق العاده یا شگفت انگیزی داشته باشد؛ اما باید بتواند به سطح بالایی از علم اقتصاد، دانش مالی، علم ریاضی و حل مسئله دست پیدا کند.

فردی که در علم اقتصاد مشغول به تحصیل و کار می‌شود باید به علوم دیگری نظیر تاریخ، سیاست و فلسفه، جامعه شناسی، روانشناسی و مهارت های فردی نیز مسلط باشد. آشنایی با زبان انگلیسی و یکی از زبان های خارجی متداول نظیر زبان فرانسه، زبان عربی و زبان ترکی، جزو امتیازات برای یک اقتصاددان است.

آشنایی با رشته ها و گرایش های اقتصاد برای تحصیل در دانشگاه

1- گرایش های علم اقتصاد در مقطع کارشناسی

کسانی که رشته اقتصاد را برای تحصیل در مقطع کارشناسی انتخاب می کنند در حال ورود به یک بحث بزرگ هستند که آینده ای نسبتاً درخشان را برای آنها فراهم می کند. بازار کار برای رشته اقتصاد در مقطع کارشناسی در وضعیت متوسط قرار دارد اما اگر دانشجویان، تحصیلات خود را تا مقطع دکتری ادامه دهند به وضعیت بهتری از نظر شغلی دست پیدا می‌کنند.

تحصیل در علم اقتصاد در مقطع کارشناسی، فرصت خوبی است که از بهترین دانشگاه فارغ التحصیل شوید و حتی بتوانید بورسیه دانشگاه های مطرح دنیا را در این حوزه به دست آورید.

در دوره کارشناسی، دانشجویان با تجزیه و تحلیل داده های آماری و اطلاعات و مباحث اقتصادی آشنا می شوند. توانایی طرح مسئله، توانایی حل مسئله و تجزیه و تحلیل مشکلات اقتصادی در مقطع کارشناسی به دانشجویان آموزش داده می شود. افرادی که در مقطع کارشناسی در اقتصاد فارغ التحصیل می شوند می توانند به عنوان کارمند در سازمان ها یا نهادهای مرتبط مشغول به کار شوند.

یکی از دروسی که در مطالعه علم اقتصاد بسیار اهمیت دارد، ریاضیات است. همچنین علوم ادبیات و علوم اجتماعی در این حوزه اهمیت دارند. دانشجویان مقطع کارشناسی اقتصاد با مباحث مختلفی نظیر اقتصاد صنعتی، و اقتصاد پول، اقتصاد کشاورزی، اقتصاد بازرگانی، اقتصاد نظری، اقتصاد حمل و نقل به طور کامل آشنا می‌شوند.

همچنین دروس دیگری نظیر انقلاب اسلامی، تاریخ، اخلاق اسلامی، اصول حسابداری، آشنایی با نظام اقتصادی در دوره های مختلف تاریخی، اقتصاد مالی بین الملل، مباحث اقتصاد ایران، برنامه ریزی اقتصادی، تحلیل طرح های اقتصادی، امکان سنجی بازار و پژوهش در علم اقتصاد، از عنوان های دیگر است که در دوره کارشناسی در گرایش های مختلف اقتصاد به دانشجویان ارائه می شود.

2- معرفی گرایش های علم اقتصاد در کارشناسی ارشد

همانند گرایش های علم اقتصاد در گروه کارشناسی در دانشگاه، این رشته پرطرفدار در دوره کارشناسی ارشد هم به دسته بندی های مختلف تقسیم بندی می شود.

ممکن است از نظر نام، گرایش های اقتصاد در کارشناسی و کارشناسی ارشد در برخی موارد مشابه باشند اما در کارشناسی ارشد به عنوان یک حوزه تخصصی به آن نگاه می‌شود و دانشجویان باید پایان نامه خود را در همان حوزه انجام دهند.

گرایش های علم اقتصاد در دوره های کارشناسی ارشد در دانشگاه شامل اقتصاد نظری، اقتصاد توسعه، برنامه ریزی سیستم های اقتصادی، اقتصاد انرژی، بانکداری اسلامی، اقتصاد اسلامی، اقتصاد نفت و گاز، اقتصاد محیط زیست، بررسی منابع اقتصادی و تأثیر آن روی بازار کار، اقتصاد کشاورزی می باشد.

زمانی که دانشجویان تحصیلات خود را در هر یک از گرایش های اقتصاد به پایان می رسانند، برای ورود به دوره دکتری انتخاب ساده‌تری دارند. رشته اقتصاد در ایران بسیار پرطرفدار است و دانشگاه های مطرح جهان نیز در این رشته دانشجویان برتر را پذیرش می کنند.

در پایان دوره کارشناسی ارشد رشته اقتصاد، معمولاً فارغ‌التحصیلان می ‌توانند مشکلات موجود در سازمان ها یا مراکز مختلف را که در حوزه اقتصاد و مدیریت منابع مالی به وجود می‌آید به راحتی تجزیه و تحلیل کنند و راه حل های مناسب ارائه دهند. هدف از هر کدام از زیر شاخه های علم اقتصاد در کارشناسی ارشد در حقیقت، دستیابی به ارتقای مهارت ‌های حل مسئله برای این افراد است.

از آنجایی که فارغ التحصیلی در رشته اقتصاد در گرایش های مختلف در ایران از اهمیت زیادی برخوردار است و مسیری برای ورود به مقطع دکتری محسوب می شود، در پایان این بخش به مهمترین دانشگاه هایی اشاره می کنیم که رشته اقتصاد را ارائه می دهند.

3- مهمترین گرایش های علم اقتصاد در دوره دکتری

بررسی گرایش های مختلف علم اقتصاد در دوره دکتری همانند بررسی گرایش ‌های کارشناسی ارشد خواهد بود. کسانی که به رشته اقتصاد در دوره دکتری وارد می شوند، مهم ترین هدف یعنی تبدیل شدن به یک پژوهشگر و متخصص را دنبال می‌کنند.

دانشجویان دوره دکترای رشته اقتصاد، بخش زیادی از زمان خود را به فعالیت‌های پژوهشی اختصاص می‌دهند، به این ترتیب مهارت بالایی را برای ورود به بازار کار و تحلیل مسائل پیرامون این حوزه به دست می آورند.

از آنجایی که مدیریت منابع کشورها و اختصاص دادن آنها بر اساس منابع مالی اهمیت دارد، فارغ التحصیلان دوره دکتری در این رشته در گرایش های مختلف می توانند با تحقیقات بیشتر، جایگاه مناسبی را از نظر شغلی پیدا کنند. بسیاری از نهادها، سازمان ها، مراکز و موسسات نیاز به متخصصان و کارشناسانی دارند که در علم اقتصاد، یک فرد حرفه‌ای باشند.

مهمترین گرایش های علم اقتصاد در دوره دکتری شامل اقتصاد بیمه، اقتصاد سنجی، اقتصاد پولی، اقتصاد اسلامی، اقتصاد بخش عمومی، اقتصاد بین الملل، توسعه اقتصادی، اقتصاد مالی، اقتصاد شهری و منطقه ای، اقتصاد منابع، اقتصاد ریاضی، اقتصاد ایران، بازارهای مالی نفت و گاز، اقتصاد سلامت، اقتصاد نهادگرا می باشد.

دانشجویانی که در هر یک از گرایش‌ های فوق فارغ التحصیل می شوند و مدرک دکترای اقتصاد دریافت می کنند، توانایی لازم و کافی را برای تجزیه- تحلیل داده ها، آمارها و اطلاعات دارند. این افراد با بررسی شرایط و وضعیت موجود می‌توانند الگوهای مناسب برای مدیریت منابع ارائه دهند، جنبه های مختلف شرایط حاکم را بررسی کنند، مشکلات و مسائل را تجزیه و تحلیل کرده و راه حل مناسبی ارائه دهند.

فارغ التحصیلان دکترای اقتصاد اگر تجربه لازم را به دست آورند، فردی حرفه ‌ای محسوب می‌ شوند که می ‌توانند نظریه ‌پردازی کنند و مشکلات مرتبط با حوزه های مختلف در علم اقتصاد را برطرف نمایند.

آینده شغلی رشته اقتصاد چگونه است؟

برای علاقه مندان به علم اقتصاد و دانشجویانی که تصمیم دارند این رشته را در دانشگاه ادامه دهند، اهمیت دارد که بازار کار رشته اقتصاد چگونه است. آنها می خواهند بدانند با تحصیل در هر یک از گرایش های این علم کاربردی، آینده شغلی آنها چگونه خواهد بود و در کدام مراکز یا سازمان ها یا شرکت ها می توانند استخدام شوند.

همانند سایر گرایش های علوم پایه و علوم اجتماعی، رشته اقتصاد هم دامنه گسترده ای دارد. هر کدام از سازمان ‌ها و شرکت‌ ها که به کارشناس اقتصادی نیاز داشته باشند، از این متخصصان استفاده می کنند.

اگر در رشته اقتصاد فارغ التحصیل شوید و مهارت لازم را کسب کرده باشید، به عنوان یک تحلیلگر مالی، مدیر مالی، کارشناس مالی یا کارشناس بازار می توانید با مجموعه های مختلف همکاری کنید.

برای افراد حرفه‌ای، دستمزد یا حقوق پرداختی تقریباً قابل توجه است چرا که به نوعی با منابع مالی و پولی سر و کار دارد. فارغ التحصیلان دکترای اقتصاد می ‌توانند حتی با نهادهای دولتی بزرگ و معروف همکاری کنند. معروف ترین مراکزی که به فارغ التحصیلان علم اقتصاد نیاز دارند، بانک ها و موسسات مالی هستند.

نکته ای که لازم است خاطرنشان کنیم این است که علم اقتصاد در گرایش های مختلف جزو رشته های پردرآمد و پرطرفدار در جامعه محسوب می شود، به شرطی که در این حوزه به قدری حرفه ‌ای و متخصص باشید که شرکت ها یا موسسات تمایل داشته باشند شما را به عنوان نیروی کار با تجربه و یک کارشناس آگاه و مسلط، استخدام نمایند.

بهترین دانشگاه های جهان برای تحصیل در علم اقتصاد

1- رتبه بندی دانشگاه های جهان در سال 2021

رتبه بندی دانشگاه های جهانی QS بر اساس موضوع، شهرت علمی، شهرت کارفرما و تأثیر تحقیقات انجام می شود. طبق این رتبه بندی، معروف ترین دانشگاه های جهان که در علم اقتصاد در گرایش های مختلف فعالیت می کنند به صورت زیر می باشد:

1) Massachusetts Institute of Technology (MIT) انستیتو فناوری ماساچوست — آمریکا

2) Harvard University دانشگاه هاوارد — آمریکا

3) Stanford University دانشگاه استانفورد — آمریکا

4) Princeton University دانشگاه پرینستون — آمریکا

5) University of California, Berkeley (UCB) دانشگاه کالیفرنیا — برکلی — آمریکا

6) The London School of Economics and Political Science (LSE)

مدرسه علوم سیاسی و اقتصادی — لندن — انگلستان

7) University of Chicago دانشگاه شیکاگو — آمریکا

8) Yale University دانشگاه یال — آمریکا

9) University of Oxford دانشگاه اکسفورد — انگلستان

10) University of Cambridge دانشگاه کمبریج -انگلستان

2- رتبه بندی دانشگاه های جهان در سال 2020

1) دانشگاه هاوارد

2) انستیتو فناوری ماساچوست انستیتو فناوری ماساچوست

3) دانشگاه استانفورد

4) دانشگاه کالیفرنیا — برکلی

5) مدرسه علوم سیاسی و اقتصادی — لندن

6) دانشگاه پرینستون

7) دانشگاه شیکاگو

8) دانشگاه یال

9) دانشگاه اکسفورد

10) دانشگاه کمبریج

· دانشگاه های برتر رشته اقتصاد در ایالات متحده و کانادا

ایالات متحده دارای 103 مرکز آموزش عالی در علم اقتصاد است که برخی آنها در رتبه بندی سال 2020 جزو بهترین های این حوزه معرفی شده اند. رشته های برنامه اقتصاد و اقتصاد سنجی در دانشگاه هاروارد برای سومین سال متوالی، رتبه عالی را در جهان کسب نموده است و یک امتیاز عالی را از آن خود کرده است.

ایالات متحده همچنین دارای 7 دانشگاه در 10 رشته برتر اقتصادی شامل علوم اقتصادی و اقتصاد سنجی است که در 21 دانشگاه در میان 50 دانشگاه برتر کشور تدریس می شود.

مجزا از 10 دانشگاه برتر، دانشگاه های معروف در این رشته شامل دانشگاه کلمبیا (=رتبه یازدهم)، دانشگاه نیویورک (= رتبه پانزدهم) و دانشگاه نورث وسترن (= رتبه سیزدهم) قرار دارند.

با حرکت به شمال کانادا، 19 دانشگاه در رده بندی مراکز آموزش عالی در رشته اقتصاد و اقتصاد سنجی پیدا می کنیم که دو دانشگاه در میان 50 دانشگاه برتر جهان قرار دارند. دانشگاه بریتیش کلمبیا (رتبه 22) در سال 2020 با صعود به هفت رتبه بالاتر، از دانشگاه تورنتو (=رتبه 24) پیشی گرفته است.

· دانشگاه های برتر در رشته اقتصاد در اروپا

تعداد 215 مورد از بهترین مدارس اقتصاد و دانشگاه های جهان را می توان در اروپا یافت که جزو بهترین ها برای تحصیل در رشته اقتصاد هستند. از این تعداد، 50 مورد در انگلستان واقع شده اند. مجزا از ده دانشگاه برتر، دانشگاه های برجسته ای شامل UCL (دانشگاه کالج لندن، رتبه 17)، دانشگاه وارویک (=رتبه 25) و مدرسه تجارت لندن (= رتبه 30).

آلمان در سال 2020، با 23 دانشگاه و 4 مؤسسه در میان 100 دانشگاه برتر جهان در رده بندی بهترین دانشگاه ها برای علم اقتصاد، عملکرد خوبی داشته است. از این میان، رتبه برتر، دانشگاه مانهایم در مکان 45 قرار گرفته است. اسپانیا با 16 دانشگاه برتر شناخته شده است و “دانشگاه کارلوس III “ در مادرید، در رتبه 45 واقع شده است.

14 دانشگاه در فرانسه در رده بندی سال 2020، جزو بهترین ها برای تحصیل در رشته اقتصاد معرفی شده اند. “دانشکده اقتصاد پاریس”، مقام برتر را در فرانسه بدست آورده است (= رتبه 38). هلند ادعا می کند در این رتبه بندی، ده دانشگاه برتر اقتصاد در سال 2020، جزو 5 دانشگاه برتر اروپایی در میان 100 دانشگاه برتر جهان قرار دارد. دانشگاه تیلبورگ، با پنج پله صعود به رتبه 36 رسیده است.

سه دانشگاه از شش دانشگاه در بلژیک، در سال 2020 در بین 100 دانشگاه برتر جهان عملکرد خوبی دارد: دانشگاه کاتولیکه لووون، دانشگاه کاتولیک لوواین (UCL) و دانشگاه آزاد بروکسل (ULB)، این سه دانشگاه معتبر هستند.

در ایتالیا ، Università Commerciale Luigi Bocconi به عنوان دانشگاه برتر برای رشته اقتصاد، در رتبه 16 قرار دارد. ایتالیا در حال حاضر دارای 21 دانشگاه برتر در رتبه بندی 2020 است.

سوئیس، 8 دانشگاه برتر در رشته اقتصاد در جهان را در خود جای داده است؛ دانشگاه زوریخ (با یک پله بالاتر از جایگاه 32) و دانشگاه ETH زوریخ (موسسه فناوری فدرال سوئیس، رتبه 33) است. دانشکده اقتصاد استکهلم (=رتبه 41) یکی از هفت دانشگاه سوئد در رتبه بندی دانشگاه های اقتصاد در جهان است.

· دانشگاه های برتر رشته اقتصاد در استرالیا و نیوزیلند

استرالیا دارای 22 دانشگاه در جهان برای تحصیل در رشته های اقتصاد و اقتصاد سنجی است. از این تعداد، پنج دانشگاه در بین 50 رتبه برتر جهان قرار دارند؛ از جمله دانشگاه ملبورن (رتبه 23)، دانشگاه ملی استرالیا (ANU ، رتبه 30)، دانشگاه نیو ساوت ولز (UNSW، رتبه 34)، دانشگاه سیدنی (رتبه 36) و دانشگاه موناش (رتبه 39).

نیوزیلند دارای هفت مرکز آموزش عالی در علوم اقتصادی در جهان است که دانشگاه اوکلند با 51–100 اُمین مکان در جهان، در بالاترین رتبه در کشور نیوزیلند قرار دارد

· دانشگاه های برتر رشته اقتصاد در آسیا

آسیا دارای 94 دانشگاه برتر در جهان برای تحصیل در رشته های اقتصاد است. سرزمین چین ادعا می کند اکثریت این مراکز را در خود جای داده است؛ در چین، 23 دانشگاه و مؤسسه برتر دارای ویژگی های برجسته برای تحصیل در علوم اقتصادی هستند و دو مرکز دیگر نیز در میان 50 دانشگاه برتر جهان قرار دارد: از جمله دانشگاه پکن (رتبه 25) و دانشگاه Tsinghua (رتبه 28).

کره جنوبی و تایوان هر دو با داشتن 10 دانشگاه برتر در اقتصاد در رتبه بندی 2020، عملکرد خوبی دارند. از بین این ها، دانشگاه ملی سئول کره جنوبی (SNU) بهترین عملکرد را دارد و با وجود سقوط دو پله ای در این سال، در رده 50 جهان قرار دارد. دانشگاه کره جنوبی و دانشگاه ملی تایوان (NTU) هر دو رتبه خوبی کسب کرده اند و هر دو در میان 100 کشور برتر جهان دیده می شوند.

ژاپن با 14 دانشگاه در این رده بندی، رتبه دوم را در میان دانشگاه های آسیا دارد. دانشگاه توکیو با وجود سقوط دو پله ای در سال جاری، در جایگاه مشترک 25 اُم، در بالاترین رتبه قرار دارد.

سنگاپور، 3 دانشگاه برتر برای تحصیل در رشته اقتصاد را در خود جای داده است؛ هر سه دانشگاه در بین 100 دانشگاه برتر جهان قرار دارند؛ از جمله دانشگاه ملی سنگاپور (NUS) در جایگاه 18 است.

هنگ کنگ در سال 2020 با سه دانشگاه از شش دانشگاه اقتصاد در بین 50 دانشگاه برتر جهان، عملکرد خوبی دارد. دانشگاه علم و صنعت هنگ کنگ (HKUST) بهترین عملکرد را برای اقتصاد داشته و در جایگاه 29 قرار دارد؛ پس از آن دانشگاه هنگ کنگ (HKU ، رتبه 40) و دانشگاه چینی هنگ کنگ (CUHK، رتبه 47) است.

· دانشگاه های برتر رشته اقتصاد در آمریکای لاتین

25 دانشگاه در آمریکای لاتین در رده بندی جهانی برای رشته اقتصاد وجود دارد. اکثر این دانشگاه ها در برزیل واقع شده اند؛ کشوری که در آن 8 دانشگاه برتر وجود دارد که دوره های عالی علوم اقتصادی را ارائه می دهند. بالاترین رتبه از این 8 دانشگاه، Fundação Getulio Vargas است.

کلمبیا در این رده بندی، 5 دانشگاه برتر در علم اقتصاد دارد؛ آرژانتین 4 دانشگاه برتر دارد؛ مکزیک و شیلی هر کدام 3 دانشگاه برتر دارند و اروگوئه و پرو، هر دو در رتبه بندی اقتصاد، 1 دانشگاه برتر دارند.

· دانشگاه های برتر رشته اقتصاد در آفریقا و خاورمیانه

آفریقا 7 دانشگاه برتر برای تحصیل در علم اقتصاد دارد. پنج مورد از آنها در آفریقای جنوبی واقع شده و دو مورد دیگر در مصر هستند. از میان دانشگاه های آفریقای جنوبی، دانشگاه پرتوریا (300–351) و دانشگاه استلنبوش (350–1301) هر دو در سال 2020 تا 50 رتبه افزایش یافته اند.

خاورمیانه در سال 2020، 8 دانشگاه برتر در رتبه بندی دارد. عربستان سعودی، دو دانشگاه برتر برای رشته اقتصاد دارد و دانشگاه امارات متحده عربی (500- 451) یکی دیگر از این مراکز است. دانشگاه تهران، ورودی جدیدی در این رتبه بندی است که در جایگاه 601–650 قرار دارد.

معروفترین و بزرگترین اقتصاددانان جهان

· آدام اسمیت:

آدام اسمیت یک فیلسوف اهل اسکاتلند بود که به تدریج با نظریه پردازی های مختلف به یک اقتصاددان معروف و مشهور در جهان مبدل شد. آدام اسمیت را پدر علم اقتصاد مدرن معرفی کرده ‌اند. این فرد به قدری در حرفه خود معروف و مشهور بود که بزرگترین سرمایه گذاران اروپا بر اساس نظریه ها و عقاید او عمل می کردند. این اقتصاددان در دوران فعالیت خود از پروژه های کارآفرینی حمایت بسیاری داشت.

· دیوید ریکاردو:

یکی دیگر از معروف ترین اقتصاددانان جهان، دیوید ریکاردو است. این فرد، یک شهروند انگلیسی بوده اما اصالتاً پرتغالی است. دیوید ریکاردو در دوران نوجوانی به بازار بورس، سهام و بازار مالی لندن وارد شد و در همان دوران فعالیت خود را در علم اقتصاد آغاز کرد. بسیاری از پروژه‌ های بزرگ صادرات و واردات و کنترل منابع مالی که به نوعی با ارز و سهام در ارتباط است، در دهه ۱۸۰۰ بر اساس نظریه های این اقتصاددان پایه‌ گذاری می‌شدند.

· آلفرد مارشال:

یکی دیگر از اقتصاددانان جهان، آلفرد مارشال، اهل لندن در انگلستان است. این اقتصاددان با تکیه بر علوم ریاضیات توانست صنعت انگلستان را متحول کند. نظریه پردازی های او در علم اقتصاد و ریاضیات توانست اصول اقتصادی جدید را برای مدیریت صنایع و منابع موجود معرفی کند و به این ترتیب، جامعه به سودآوری بیشتری نزدیک شد.

· جان مینارد کینز:

یکی از بزرگ ‌ترین اقتصاددانان جهان که نسبت به افراد دیگر شهرت بیشتری دارد، یک فرد انگلیسی است که تحصیلات خود را در علوم اقتصادی و سیاست های مالی و پولی به پایان رساند. جان مینارد کینز به اصول سرمایه‌گذاری صحیح معتقد بود و درباره اقتصاد خرد و کلان، تحقیقات زیادی انجام داد. بخش بزرگی از اقتصاد انگلستان بر اساس نظریه های این اقتصاددان متحول شد.

جمع بندی و نتیجه گیری

مدیریت منابع در کشورها و جوامع، بسیار به علم اقتصاد وابسته است. افرادی که در علوم اقتصادی، علوم اجتماعی و سیاست های پولی و مالی به تجربه و مهارت دست پیدا می‌ کنند، توانایی بررسی مشکلات، تجزیه تحلیل مسائل روز و ارائه راهکارهای کاربردی را دارند. علوم اقتصادی به دولت ها و کشور ها کمک می کند از منابع محدود برای رفع نیازهای نامحدود خود بهره ببرند. اقتصاد در راستای سیاست، تأثیر زیادی بر مدیریت جامعه دارد.

گرایش های مختلف علم اقتصاد در مقاطع مختلف تحصیلی متنوع است. هر کدام هدف خاصی را دنبال می کنند. آینده شغلی علوم اقتصادی مطلوب است و چنانچه فرد تحصیلات خود را تا مقطع دکتری ادامه دهد، به یک اقتصاد دان تبدیل می‌شود.

منابع اقتصاد: سامانه جامع تحلیل اخبار اقتصادی اقتصاد آفرین

--

--